عسل مامان و بابا

فرشته کوچولوی من سلام عزیزدلم شما الان 20 هفته شدی خوشگلم مبــــــــــــــارک باشه عزیز دل مامان من و تو نصف راه رو باهم گذروندیم و نصف دیگشم مونده قشنگم   خانم خانما گل من توچقده خوبی عزیزم  از همین الان خوبی های تورو حس می کنم  دختر گل و ناز مامان تو خیلی باعث آرامش من شدی باورت می شه از  موقعی که تو نی نی گل اومدی تو دل مامان من عبادات و راز و نیازم هم با خدا بیشتر شده دیشب داشتم به بابا ایمانت می گفتم تو هر هروز سحر با صدای اذان صبح منو بیدار میکنی من هرروز واسه تو قرآن و زیارت عاشورا دعای توسل و .... می خونم احساس می کنم تو ازم من خوایی اینا رو بخونم اخه قبلنا که تو نبودی وقت نمی شد ولی الان...

قند عسل جونم ستاره مادر سلام عزیزم خدا کنه حالت خوب خوب باشه الهی فدات بشم که حس مادر بودن و پدر بودن رو به من و بابایی هدیه کردی.تو بزرگترین  و باارزشترین نعمتی هستی که خدا به ما هدیه کرده.الهی به حق عظمت و بزرگیش صحیح و سالم به دنیا بیایی و زندگی رو قشنگتر از اینی که هست بکنی واسه مامانی و بابایی. مامان جون الان ماه محرمه عزیزم پس فردا هم روز عاشورا این اولین محرم زندگی من و تو که با هم دیگه هستیم دختر گلم وقتی به دنیا اومدی حسابی از امام حسین و فداکاریش برات تعریف می کنم مامان جونم با تمام وجودم عاشقش هستم و تورو هم اول به خدا بعد به ایشون سپردم .روز جمعه این هفته متعلق به آقا علی اصغر طفل 6 ماهه امام حسین (ع) ...

    سلام قند عسلم جیگر مامان همه زندگی من   یکشنبه با بابا ایمانت رفتیم سونوگرافی مامان جونم هرچی دکتر تلاش می کرد متوجه بشه جنسیت شما چیه نمی تونست اینقداین دستگاهشو رو شکم من تکون داد ولی جنسیت شما مشخص نشد من بهش گفتم صدای قلبش رو واسم بزار وای مامان جونم وقتی صدای قلب شما رو شنیدم انگار یه دنیا رو بهم دادن راستی صدای قلبت رو ضبط کردم به دنیا که اومدی بزرگ شدی واست پخشش می کنم عزیزم خلاصه جونم برات بگه مامان جون دکتر گفت این نی نی که ما رو سرکار گذاشته و تکون نمی خوره حالا که اون تکون نمی خوره خودت تکون بخور منم به پهلو خوابیدم و اون با اطمینان گفت که جنین دختره  قربونت برم دختر گلم خوش اومدی عزیزم به...

سلام عزیز دل مامان تربچه مامان قند عسل مامان اصلاً همه کس مامان قربونت برم این هفته باید برم سونو گرافی واسه تعیین جنسیت . عزیز دلم  نمی دونم  تو یه گل دختر  هستی   یا یه گل پسر نفسم   .. هر چی که باشی چه دختر چه پسر خیلی خوبی آخه یه بارهم مامانو اذیت نکردی نفسم . خدا کنه همونجوری که من از تو راضیم تو هم از من راضی باشی شرمنده می دونم بعضی وقت ها به  خاطر کار زیاد مامان اذیت می شی ولی چی کار کنم دیگه مادر جون فعلا شرایط اینجوریه ببخش جیگرم امیدوارم خدا پشت و پناهت باشه من تو رو به خدا سپردم خودش مواظبته عزیزم می بوسمت قربونت برم .      &n...

قند عسل مامان عصر به خیر ـ جیگر گوشه ام ببخشید دیر به دیر واست می نویسم می بینی که این روزها مامان خیلی سرش شلوغه قربونت برم ببخش   مامان جون حسابی واست نگرانم این روزا کار های شرکت خیلی زیاد شده  من اکثر مواقع تا 7 غروب سرکارم خیلی نگران توام خدا کنه بهت فشار نیاد  تو رو از ته قلبم به خداوند بزرگ می سپارم ــــ خدایا خودت مواظب یکی  یه دونه نی نی من باش  ـ              ...

مامان جونم قند عسلم سلام صبح قشنگ پاییزیت به خیر خوبی عزیزم مامانم جونم دلم واست یه ذره شده الان که دارم این مطالبم برات می نویسم حسابی گریه گرفته نمی دونم چرا یه حس عجیب غریبی دارم عسلم مادر بودن خیلی سخته تورو خدا مواظب خودت باش من همش نگرانتم البته تورو اول به خدا و بعد هم به اهل بیت (س) سپردم من هر روز برای اینکه که توسالم و صالح باشی قران می خونم و زیارت عاشورا مامان جونم  تو رو به خدا سپردم امیدوارم از همین الان که خیلی کوچولویی و تو دل مامانی تا زمانی که واسه خودت یه خانم و یا یه آقای بزرگ بشی  زیر سایه خدا باشی و همیشه خداوند پشت و پناهت باشه مادر جون   ...

مامان جون تو الانه 11 هفته هستی یعنی تازه شدی به اندازه یه انجیر قربونت برم تو دیگه کاملاً بدنت شکل گرفته حدود 3.8 سانتي متر طول و حدود هشت گرم وزن داری جیگرم .مامان جون فدات شه تو خیلی خوبی اصلاً مامانو اذیت نمی کنی اخه بعضی دوستام که مثل من منتظر نی نی هاشون حالشون خیلی بد می شه و همش از این وضعیتشون ناراحتن ولی من خیلی راضیم تو خیلی خوبی و هوای مامانو حسابی داری خدا رو شکر می کنم که نی نی که به من داده اینقده ناز و خوبه و از همین الان که خیلی کوچوله و تو دل مامانشه هوای مامانشه داره قربونت دل مهربونت برم جیگرررررررررررررررررم دوست دارم عاشقتم تو خیلی  پاکی خدا دوست داره برا مامان دعا کن همیشه حالش خوب باشه تا بتونه خوب...

سلام عزیز دل مامان مامان جون  27 روز از ماه مبارک رمضان گذشته بود من و بابا و ایمانت هردو مون روزه بودیم حسابی تشنه و بی حال و ....( آخه ماه رمضون امسال تو اوج گرما و شرجی بود ) از شرکت رسیده بودیم خونه ، بابا ایمان رفت که بخوابه  منم رفتم تو آشپزخونه و شروع کردم به درست کردن افطار ، در یخچال رو که باز کردم چشمم افتاد به یه دونه بی بی  چک با خودم گفتم بزار امتحان کنم وای نی نی عزیزم بی بی چک زدن همانا و دو خطه شدن یعنی جواب مثبت شدن همانا باورم نمی شد یه حس عجیبی داشتم رفت سراغ بابایی بنده خدا خواب بود با صدای خنده همراه با گریه من بابا ایمان از خواب بیدار شد ...